میگشاید چشمانش را لحظه ای... شد آنچه نباید و اکنون.. نیست فرصتی برای افسوس..!! میرود بی آنکه بیاندازد نگاهی به گذشته .. میریزند اشکهایش بی توقف .. میخواهد نگاهی منتظر... نه نیست انگار ... می کشد شیرین اندوهی و غم انگیز آهی ... میرسد به بزرگراه،بنبستی دور ... مینوازد دل انگیز سازی ... میشود هم خوان با ساز،چه بلند آوازی ..
میکشد انتظاری سرد ، زندگی چیست،کوله باری پر درد؟! نه نمیخواهد افسوس .. به امید پرستاریست دلسوز .. مینوشد کهنه جامی مشروب ،پس چه شد آن همه احساس غرور ..هان چه شد آن همه شادی و سرور ؟؟!
نه نگاهیست که باشد منتظر ... نه نداییست که بخواند او را !!! میشود پر اشک ،میکشد سیگار، هستیش رفت بر باد،به امید دیدار ..
+ چه بگویم که خود حیرانم.. !!
س ن : فردا(دوشنبه) دارم میرم ... تا یکم تیر نیستم !!
عجب سرنوشتی..هر چه می کشیم از همین غروره!!...
+انتظار و سردی..آه و پک سیگاری..شاید یعنی زندگی!!
...
ولی دوست داشتنیه ... من یکی نمیتونم ترکش کنم .. ترک غرور سمه برام !!
نه زندگی یعنی این !!
:)
عالی بود !
...
همین!! مرسی
چه جالب .... چه ...!!!
توت کوشولو؟؟؟سر نوشت دست ما اگه بود.....
...
!!!
آره عزیزم خودمم .. سرنوشت ؟؟!!
می خواهد نگاهی منتظر .. نه نیست انگار .. می کشد شیرین اندوهی و غم انگیز آهی ..
من هم نمی دانم چه بگویم که خود حیرانم !
...
نه نگاهیست که باشد منتظر ... نه چراغیست که بسوزد بی او ..!!
+خالی
...
هر صدا..هر سکوتی اونو یاد من می یاره..
میشکنه بغض ترانه..
غم رو گونه هام می باره..
از همون نگاه آرزوی آخرم شد..
حرفای قشنگ و سادش عاشقتونه باورم شد ( اصن مگه واسه من حرفی هم زد؟؟؟!!!)
خیلی مهربونی اما.. نمی خوای با من بمونی.. نمی دونی زندگیمی..نمی دونی..نمی دونی..اشتباه از من و دل بود... نه اینکه قسمتم بود...
حالا دیگه خیلی دیره.. حالا دیگه خیلی دیره.. می میرم بی تو به زودی...
دل مو از قلم انداخت.. اون که صاحب دلم بود !!!!!!!.. منو دوست داشت اما انگار اندازش یه ذره کم بود..
از همون نگاه اول آرزوی آخرم شد..
حس خوب داشتن اون.. عاشقونه باورم شد..
خیلی مهربونی اما..نمی خوای با من بمونی.. نمی دونی زندگیمی..نمی دونی..نمی دونی...
داشتم سالنامه 84 خودم رو نگاه می کردم!
اولش خندم گرفته بود که چی بودم چی شدم !
کجایی روزبه ؟ داری چی کار می کنی ؟ اون روزبه کجا رفت ؟؟
شد ر و ز ب ه
گاهی اوقات مرور اون همه خاطراتی که خودم ساختم هم جالبه هااا !!
توجه به شعری که برات نوشتم کردی ؟؟
واقعا حرف دل اون روزای من بود..
حرفایی که فقط خیال می کردم..خیال..
سحر توجه می کنی به سعر.. لب کلام شعر کلمه ی باور هستش...
آره من باور کرده بودم..
باور کرده بودم که عاشق یه خیال شدم..اه
اه اصن من چرا اومدم اینجا ؟ چرا اومدم اینجا این حرفا رو به تو بزنم ؟
اصن من کی ام سحر ؟
تنها دل خوشی این روزام..
نه نه نه
نمی خوام بگم تنها دل خوشی ؟
به قول خودت اصن چه معنی داره آدم یه دونه دل خوشی داشته باشه ؟
اما نه خوب.. مگه زوریه ؟
من تنها دل خوشیم این روزا اومدن به اینجا شده و دل نوشته ها..نه چرند و پرند های دل کوچیکم برای توست..
همین..
+ هوس کردم.. شب های 1384.. !!!!!!!
...
من هر روز که دارم سالنامه ی ۸۷ روم پر میکنم یه سر برمیگردم و تو سالنامه های قبلیم جریان اون روز رو میخونم ..!! بعد مقایسه میکنم چقدر عوض شدم ...!!
شعرش خیلی با معنی بود ...!! نمیدونم ولی یه جوری بود خودت بفهم دیگه :دی :دی
عاشق خیال؟؟ شاید حسه قشنگی باشه من تاحالا حتی عشق واقعی رو تجربه نکردم چه برسه به خیال...!!
چون من دوس دارم همش بیای اینجا :) !! اینجا با تو ... میدونی که !!
تو ر و ز ب ه هستی عزیزم همون ۱۳ی من ..!!
هرطور راحتی ..!! و تنها علاقه ی من جواب دادن کامنتاته ...!!
همین ...!!
+ شب های شیرین ۱۳۸۴ ... روزبه نیازمند شماست !!
راستی اصن هواسم به یادداشت جدیدت نبود !!!!
معذرت عزیزم..
:((
بعدا می یام..
...
عیبی نداره روزبه جون ...!!
خووووررررررر پپپپپفففففففففف
دختر من که نگفتم کل شب رو برگشتم به ۸۴
یه لحظه شو گغتم :دی اونم اومدم با تو قسمت کردم..
اینجا..
ای که چه لذت داره با موبایل می یام (تازه غونت فارسی هم داره :دی) و نظر می دم و منتظر پاسخ..
بمیری الهی مش قربون !!!
:دی:دی
...
بیدار شو صب شده :دی :دی
خوب کل شب برگردین سره جاتون یه اشتباه پیش اومده فقط یه قسمت از ۸۴ بمونه :دی
آره واقعا لذت داره که به جای فونت مینویسی غونت =)))
گغتی =))))) عزیزم اون گفتیه :دی :دی
خدا نکنه مش قربونو چیکا داری ها؟؟؟
:دی :دی
انگار دارم حسودی می کنم به خیلی چیزا که اینجاست . .
و احساس پدری رو دارم که یکدفعه فهمیده دخترش چقدر بزرگ شده... و شاید وقتش رسیده باشه خودش راهشو توی این مسیر پیدا و انتخاب کنه...
دلم گرفـ ... هیچی بابا اصلآ...!! ولش کن...
منم خوبم... تو هم خوبی..؟؟!
خب .. الحمدلله رب العظیم و بحمده .. انالله و انا الیه راجعون صدق الله العظیم..!! ( اگه غلط بود.. خب بود که بود..!! هیچ وقت نخواستم خوب یادش بگیرم.. اصلآ هم پشیمون نیستم.. خیلی هم خوشحالم..!!)
چه ربطی داشت..؟! چی دارم می گم..؟؟؟!!! اینجا کجاست...؟؟؟!!!!
سحـــــــــــــــــــــــــــــــرم...... :(
...
نه بابا داری اشتباه میکنی!!
دخترت هرچقدرم بزرگ شده باشه تو عوض نمیشی همون باباش میمونی ..!!
چرا ؟؟؟ نه بگو ...!! برام مهمه ...
خوشحالم که خوبی ... منم ای میگذره دیگه !!
=)) آیه قرآن نازل میکنی بر وبلاگم :دی :دی(منم بلد نیستم نمیدونم غلطه یا نه حالا که نمیدونم پس درسته :دی :دی)
چرا اینجوری شدی ؟؟؟ بابایی(بغض)
جـــــــــــــــــــــانم؟؟
سلام سحر جون
من همه پستاتو میخونم
خیلی قشنگ بود
فقط امیدوارم شرح حال خودت نبوده باشه
نیست؟
بگو که نیست؟
...
سلام سروشم !!
میدونم عزیزم ولی دوس داشتم این پست رو حتما بیای و بخونی :)
خوشحالم خوشت اومده !!
نه نیست ...!!
میگم که نیست :دی :دی
به به اینجا چقدر هوای تازه داره !!
به به...
اووووممم
دارم نفس می کشم!
با موبایل نیومدم ! با رایانه شخصی آمدم :دی
می بینم که خوانندگان بس بزرگی هم داری..
آقا سلام :) سلام گرم ما رو هم برسون خانومی :))
خووووبببب
بالاخره یادداشتت رو خوندم :دی
نمی دونم چرا.. اما دقیقا حرفای دل من رو زدی.. خودت خوب می دونی که چی توش میگذره.. اما زدی دیگه!
این انتظار سخت گاه و بی گاه تا مرز همون کارایی مث سیگار کشیدن !! یا حتی چیزای بدتر از اون آدم رو می بره..
یعنی من رو..
منتظر یه سوسی امید.. منتظر.. منتظر یه بهونه واسه برگشتن
اما نه! من که دیگه منتظر برگشتن نیستم! من برگشتم..
دارم نفس می کشم زندگی میکنم.. و البته دارم لذت می برم!
اما چه فایده !!!!!
که گاهی اوقات باز هم به اون کنج مغزم سرکی می کشم (ناخودآگاه) و باز احساس می کنم که منتظرم..
منتظر..
منتظر چی رو نمی دونم !
+ این یادداشت خیلی به دلم نشست واسه همین حرفی نداشتم که ازش بگم !!!!!
...
اها؟؟ بله نسیم شبانگاهی ازینجا گذر میکنه :دی :دی
بکش عزیزم اینجا همه چی واس کشیدن هس از نفس گرفته تا grass :دی :دی
معلومه موبایل سوتی زیاد میده =)))
بابایی لوزبه داله میسلامه جواب بده :دی چبس سلامه شوما خواهد رسید ..!! (خودش میخونه )
به به چه عجب :دی
شما که عادت داری میذاشتی تاریخ مصرف این پست میگذشت بعد میومدی غرغر که چرا اینجا زود زود آپ میشه ؟؟:دی
آره باووو خونه ی دوممه ماس ما باش آشناییم =)) !! چی گفتم :دی :دی دلم خواست بزنم به من چه دله تو حرفای منو میدزده هان؟؟؟
وای وای کارای بد بد میکنی روزبه ؟؟ وای وای جلو بچه ازین حرفا نزن :دی من ک میدونم تو یکم که منتظر میشینی حوصله ات سر میره میری به خ .... متوصل میشی :دی :دی سگار خوبه عزیزم خ ..... اصلا خوب نیس باور کن تو که تجربه داری :) :*
همین خوبه .. بازگشتت رو تبریک میگم ر و ز ب ه من ...!! ولش کن .. نفس بکش راحت زندگی کن ... لذت ببر ...!! مثه من باش ... نگاه کن چه ساده ولی شاد دارم زندگی میکنم ...
خوب گاهی لازمه عزیزم ... گاهی باید سرک کشید اما یه لحظه ی کوتاه نه اینکه طولانی شه و .... :دی :دی
انتظار کشیدن خیلی سخته ... خیلی ... متنفرم ازش :(
+ همه ی حرفات رو فهمیدم عزیزم نیازی به گفتن نیست ...
ساعت ۱۲:۵۹ دقیقه ی بامداد به کامنت شما پاسخ داده شد .
متشکرم :دی :دی
چرا می کشد شیرین اندوهی؟
تلخی از لابه لای کلمه هایی که می نویسی انگار داره فریاد میزنه اما پارادوکس های جالبی توش پیدا میشه.
مثل جایی که آه غم انگیز کنار اندوه شیرین قرار می گیره.و البته همین انتظار و امیدی که ازش می نویسی باعث میشه تا نوشته هات به جای اینکه سیاه سیاه باشن کمی برن به سمت خاکستری بودن.
...
تا غم انگیز آهش بشود پنهان در پسه یک لبخند ...!!
+ ممنون از نظرت ..!! گاهی آدم دوس داره اینقدر سیاه بنویسه که تهش برسه به یه نور ...!!
واه واه
از من بدتر شدی هااا
جون ر و ز ب ه تو هم داری کم کم اثرات فلن فتالین مغز من ! در تو هم اثر می کنه و گنگ می شوی !
س-ح-ر من یه خورده مث من نباش!!
دختر اون پاسخ نظر قبلی مو هیییییچ نفهمیدم :دی :دی
(من شوخی زیاد می کنماااااا :دی)
اون خ خ خ خ چی بودش ؟؟خ ؟؟ نفهمیدم :دی
گفتم شاید بگی ش ش ش ش ......یادته که دختر :دی
بعدا شما م ا ر ی ج و ی ا ن ا هم دارین ؟؟
تو این تاریک خونه ؟؟
اگه دارین بدین تا ما وفتایی که این یادداشت رو می خونیم و اون حال و هوا رو داریم استعمال کنیم !!!
(چه غلطااا اصن من غلط کنم جز همون ش ش ش دیگه چیزی دیگری استعمال کنم :))))))
وای مامانم قربونم نره.. . .
+ س-ح-ر ر و ز ب ه خوشم با تا خوشم...
++ به تو چه اصن فضولی نکن !
...
واق واق (سگ شدم:دی :دی)
نخیرم (زبون) آها میخواستی بگی مهندسی شیمی میخونی =)) چه ربطی داشت اصلا؟؟ نه من میخواستم بگم که تو مهندسی شیمی میخونی=))
نه میدونم این یکی جدیه =)))))))
یکم فسفر مغزت کاهش یافته... به شما مصرف روزانه سه وعده ماهی رو پیشنهاد میکنم =))))))
آره اونو خوب یادمه دبلیو آی ... :دی :دی
آره باووو ایجا هرچی بخوای داریم ما :دی
ای معتاد ...!! استعمال دخانیات فقط تا ساعت ۴ بامداد مجازه :دی :دی
( کلا تو غلط کنی همون ش ش ش رو هم بی من استعمال کنی :دی :دی =))))
آخه تو قربون رفتنم داری مگه؟؟ حالا قربونه من برن یه چیزی ...!! خوب اومدی مامانت عمرن قربونت بره =)))))
+ هان :دی :دی؟؟
++ آره هستم تازه فهمیدی :دی:دی
دارم میرم واسه مسابقات تنیس مشهد ..!! تا یکم تیر نیستم ..!! برام آرزوی موفقیت کنید ..!! مرسی
:((((((((((
...
عزیزم یکی اینو بگیره :((((((((((((((((
فقط ۵ روزه که ...!! زودی میام :دی :دی
سلام سحرم
به که بگویم غرورم از سر دلتنگی است!؟
اینها که میرود ... خانه ای تاریک و خرابه. تنها صدای باد می زند.
و یاد می رود با خود می برد. تمام حرف های ستاره ها را ...
به امید چه زنده ام هنوز؟
نور ها می رقصند ...
...
سلام الیاد جونم..!!
کجا بودی پس؟؟
خیلی قشنگ بود ...
مرسی
نمی دونم چرا ....
ن م ی د و ن م .. و فکر کنم اشکالی نداشته باشه اگه بگم شاید دیگه نباشم
...
فاطمه:( :(
من بلاگفا دوس ندارم همش اذیتم میکنه :(((((
چرا خیلی هم اشکال داره ...!! دلت کتک میخواد آره؟؟
حیف که دارم میرم فاطمه ولا مگه ولت میکردم ..!!
بذار برگردم ...(عصبانییییییییییییی خیلی زیاد)
؛ژید؛
عظمت واقعی در آن نیست که هرگز سقوط نکنیم ؛ بلکه در آن است که هر بار سقوط کردیم، دوباره برخیزیم ....
...
آندره ژید منظورته اره؟؟
بعضی از حرفاش رو دوس دارم ..!!
مرسی امیر جون
آره آندره ژید ....
مهم نیست کی گفته مهم اینه که درست و قشنگ گفته ....
...
چرا واس من خیلی مهمه که کی گفته ...!!(چشمک)
..
آخه فنل فتالین رو چه دخلی به م-شیمی هست ها ؟؟
والله یکی می خواست مهندسی شیمی رو تعریف کنه گفت:
شیمی دانی که خیلی خوب شیمی می فهمد :دی
والله به جون خودت یه کلمه شیمی نداریم :(((
همش راکتور.. کنتور حرارت.. طرح راکتور.. انتقال جرم.. مکانیک سیالات.. استاتیک.. و هزار کوفت و زهرمار دیگه اس :دی
من ماهی دوست دارم اما فکر کنم خیلی وقت هست آرتی جونم! درست نکرده برامون :دی
غیر از اینکه خودم دست به کار بشم :))
در مورد رفتن س-ح-ر من هم
بهتره در اینجا و در این مکان عمومی من س ک و ت اختیار کنم
!!
(ااوووممم ... . . .. . س ا ن س و ر....)
منم ۳۰ ام آخرین امتحان و مزخرف ترینش هست.. که خیلی هم دوستش می دارم.. نیست بچم عاشق ریاضی هست (ریاضی ۲ دارم)
۸ صبح بر روی صندلی می شینیم و رهااااااااااااا می شویم :)
منم منتظرت می مونم عزیزم
:(
من برم زیادی چرت گفتم!
:دی:دی:دی
قربانت
فعلناااا...
...
من میگم :دی :دی
الهیییی پس فقط اسمه شیمی روشه :( من شیمی دوس دالم :((( من شیمی میخواااااااااااااام :(((
اه اه من از ماهی متنفرم واییییییییییییی :|
آره فکر خوبیه دس پخته ر و ز ب ه خوردن داره ..!! راستی تو مگه آشپزیم بلدی :دی :دی من یکی که بلد نیستم :دی
شششششششششششش :دی :دی
(وای وای حرفای بد بد :دی :دی)
بچه جون به ریاضی عزیز من توهین نکن (خشمگین :دی) خوب ۲ روز بعدشم من باز میگردم :)
ها ۸ صبح :دی
:دی :دی
بای تا یکم تیر :)
سحرم دوست ندارم نگران من بری سفر .. من که هیچ وقت نمی تونم بدونه تو دووم بیارم .. خودت که می دونی چقدر دوست دارم چقدر دلم برات تنگ می شه .. زود برو و با سلامتی و موفقیت زود برگرد که دلم از الآن برات تنگه . اون وقت باهم اساسی صحبت می کنیم .. می دونی که من طاقت عصبانیت تورو ندارم عروسک .. حالا بخند .. به خاطر من ..
قربون تو دختر گل برم من .
دوست دارم عزیز دلم خیلی زیاد .. بوس س س س س (مخصوص خودت)
سفر سلامت گل نازم
منتظرتم .. برام دعا کن ..
...
قربونت برم خانومیه من ..!! دیگه ازون حرفا نزنی که من قاطی میکنمااا ...
چشم عزیزم هرچی تو بگی ..!! میخندم نیگا چه خوشگلم میخندم (اعتماد بنفسم منو کشته :دی)
منم دوست دارم عزیزدلم ..!!
برات خیلی دعا میکنم خیلی ... حتی به خاطره منافعه خودمم که شده برات دعا میکنم(این شوخی بود میدونی که من دوس دالم پز بدم این دوسته من نفر اول کنکور ..)
انتظار !
کدون نگاه ها پی انتظاره !
هه..ه !
...
انتظار .. اه چه کلمه ی زشتی ... اه بدم میاد اه اه اه ٬٬
مرسی که اومدی !
...
خواهش :)
(:
سخت تر از هر چیز شاید.
این که هر آمدنی.. رفتنی هم دارد.
و کاش...
همه ی رفتن ها ...
چه فایده؟
آرزو کردن های... دیوانه وار!!
یا علی.
...
نمی دونم ولی ...!!
به نظرم یه فایده ای داره ...
اگه بدونی چقدر دلم برات تنگ شده سحرم ..
زود بیا .. باشه ؟
نمی دونم چرا اما حس کردم امشب علی رغم تمام دلتنگی که با دیدن وبلاگت بی تو در من بیدار می شه باید بیام اینجا و بهت بگم که با تمام وجودم و از صمیم قلبم دوستت دارم
:( ..
...
دله منم خیلی تنگ شده برات عزیز دلم :*
اومدم خانومی :)
عزیزم چقدر تو مهربونی :)
همینه ک همه دوستت دارن مخصوصا من که خیلی دوست دارم :*:*:*
الان یکم خستم شب میام وبت کلی بحرفم:)
ما که تموم کردیم !!
...
حالا منتظر شما هستیم :دی
...
به سلامتی :)
مام اومدیم :دی :دی