آرام در کنارش می نشینی و او با جسمی برهنه انتظار شروعی دوباره از سوی دیگرکس را میکشد ...!! از تب و تاب عاشقی و محبت خبری نیست و تو غرق در شهوت هستی ، بی آنکه لحظه ای به آنچه انجام میدهی بیاندیشی !!او با بدنی آغشته به گناه انتظار میکشد و تو مشغول میشوی ...!! فقط میخواهی نفوذ کنی و آنچه نباید رخ دهد در حال انجام است .. و تو سخت درگیر شیطانی برهنه ..!! یک فاحشه جز این چه میتواند بکند. باور کن که او فقط عروسکی برای بازیست پس جستجو بی فایده است چون عشقی را که میخواهی در او یافت نمیشود ..!! و فقط بوسه های دروغین آغشته به زهر او مهمان لبهای تو خواهند بود ...!!
اما همین لحظه هم شیرین است...
...
نه به شیرینیه آنچه که با عشق میتوان انجام داد ...!!
من هم نام آن را عشق ننهادم..فقط لحظه ای از هوس را مزه کردم..تا شاید او معنی عشق را بفهمد!!
شاید یک فاحشه هم می تواند عاشق شود..اگر به او یاد بدهی..حتی در یک لحظه کثیف و شیطانی...
...
پس چرا جایی نرویم که بشود کاری کرد و گفت که عشق است ؟؟! هوس آمیخته به عشق بهتر است یا به گناه ؟؟!! او نخواهد فهمید .. هرگز ..!!
شاید اما نه به اندازه ی یک انسان پاک ..!! چرا نشود در یک لحظه ی مقدس به او آموخت ؟؟!!
وقتی حس می کنی که دارین یکی میشین..وقتی داری وجودت رو تو وجود اون ادغام می کنی در حالی که نمی دونی چرا داری این کارو می کنی؟؟!!..وقتی که حس قشنگی که تنها مال یک نفره داری نثار کسی که مال همه بوده می کنی..
این هم لذت بخشه!!!
هر چند بی آلایش اما لذت بخش٬ در صورتی که بعد از اون به هیچ چیز دیگه ای فکر نکنی
یه خواب لذت بخش کثیف!!
~~~
بی تجربه !
...
لذت بخش امام لحظه ای ..
مگه میشه به چیز دیگه ای فکر نکرد ممکنه اون کارش رو تموم کنه و بره ولی هیچ فاحشه ای بعد از یکی همخوابگیه کثیف آروم نداره و فقط ...!! فقط رنج میکشه ...!!
.
.
.
نیاز به تجربه نیست !!
من با تو هم عقیدم سحر عزیز
ولی اینو هم اضافه میکنم
تو میتونی یا تلقین کردم همه چیزو عوض کنی
مثلا قند بخوری و بگی چقدر تلخه
و اینو باور کنی
شهوت رانی رو هم همینجور
...
چه خوب ..!!
تلقین ؟؟ تاحالا امتحانش نکردم
یعنی به نظر تو فاحشه ها حق عاشق شدن و عشق رو ندارن؟؟؟؟اما اصلا نظر من این نیست....!!!
نمیدونم......
...
چرا دارن ..!! اما دیگران عشقشون رو باور نمیکنن ...!!
من هم مثله تو ...!!
...هوس نه عشق است و نه گناه..فقط هوس است..اما تجلی عشق بعد از هوس و بهد از درک گناه و کلا گذر از تاریکی سو به روسنایی است..
شاید..شاید او هرگز نفهمد..اما همین که همراه من یا تو بعد از این تاریکی پا به روشنایی می گذارد شاید عشق را لمس کند..حتی اگر معنی واقعی آن را نفهمد!!!
چه انسانی پاک در لحظه ای مقدس..چه انسانی کثیف در لحظه ای شیطانی..عشق بازی در تخت خواب یک معنا دارد!!!
...
پ.ن:لینکدونیتو راه بنداز!! :)
...
میدانم هیچکدام نیست اما بهتر نیست هوس با عشق تجربه شود؟؟
او عشق را لمس میکند و میفهمد ولی دیگران نمیتوانند باور کنند که او هم عاشق میشود ... به همین دلیل بیان نمیکند ششاید هم میترسد ..!!
انسانی پاک در لحظه ای شیطانی پاکی خود را از دست میدهد و به انسانی کثیف در لحظه ای مقدس تبدیل میشود این را باور داری؟؟!!
...
+ ای خدااااااا جوزف جونم حالا یو یه لینکدونی راه انداختی مارو کاته کردی :دییییی
با همین صداقت نوشته ات می نویسم؛
در کشوری که فاحشه ای به نام تلخی روزگار، پدر معتاد، و از ترس ازدواج مصلحتی با رفقای پدر و شاید برادرانش نام ننگین فاحشگی را به خود می چسباند،
و همین نام او را از هر عشقی دور نگه می دارد،
نه جای هوس محسوس است،
نه جای خوشی ...
یک فاحشه هم اشک های مقدسی دارد که تنها گورستان دردهای به جان مانده اش درک می کند.
سحرم،
نه جای انکار حقیقت است، نه جای انکار گناه.
خوشحال میشم اگر متن اشک های یک فاحشه من رو بخونی
http://elyaad.persianblog.ir
این متن مال خودمه اما خواهشا تو وبلاگ خودم جوابمو بذار ...
مال خیلی وقت پیشه
...
گفته ی تو رو قبول دارم ..!! هیچ فاحشه ای نیست که با اشتیاق به این کار روی اورده باشه ...!!
همه ی مشکلات این چیزا رو به وجود میارن ..!!
جایش هست ولی اجازه نمی دهند ..!!
باشه حتما میخونم و میام کامنت میدم ...!!
سحر من سلام ..
معرکه بود عسلم .. معرکه .. نمی دونم چجوری بگم که فوق العاده نوشتی ..
عالی بود .. عالی
سلام عروسک ..
ممنون عزیزم :)
قربووووووووووووووووونت
تو کی هستی ؟؟
!!
+ فضولی
...
من سحر هستم :دی :دی :دی
!!
+مفضول :دیییی
هیچ وقت نمی تونم تصور کنم که بدنم در اختیار کسی قرار بدم که دوسش ندارم !
بوسه های دروغین آغشته به زهر... از این قسمت خیلی خوشم اومد !
شاید به خاطر اینکه از این قسمتش خیلی بدم میاد !
ممنون که خبرم کردی سحر عزیزم
...
کاملا بات موافقم ...
نسبت به این قسمت هیچ احساسی ندارم ...!!
خواهش عزیزم
عشق یا هوس
دوتا کلمه جدا از هم که خیلیا معنی هیشکدومشو نمیدونن !!
این روزا همه دنبال تجربه کردنشن براشون مهم نیست که کدومش باشه
یه فاحشه نمیتونه عاشق بشه اگه هم بشه عاشق شهوتش میشه
پست جالبی بود با یه دنیا حرف که بازم خیلیا معنیشو نمیفهمن
...
آره جدا ولی پیوسته به هم .. موشی باور داری تا عاشق نشی هوس نمیکنی در کنارش باشی ؟؟!!
دقیقا :(
چرا میتونه .. این حق رو ازش نگیر ووو عاشق میشه اما دیگران باورش ندارن .. موشی یه فاحشه هم یه آدمه ...!!
ممنون ... این پست حرف برای گفتن زیاد داشت ... خوشحالم که تعدادی از شما منظور من رو از این پست فهمیدین :)
سلام سحری
چی شد بلاخره با توتی آشتی کردی یا نه ؟ هوووووم
اصلا من دلم برا توتیم تنگ شده زبووووووووووون
میگما چیزه بگراندت عالی شده ولی یه ذره مشکیاش قرمز شده به نظر من اگه زمینش مشکی مشکی بود بهتر بود
عکس اصلیشو بده من درست کنم ببین چطوره ؟ میپسندی هوووووم؟
...
شنااااااااااااااااااااااااام
نوسچ:(((((((((((((((((
منم :(
خودم خواستم قرمز باشه ..!! فعلا اینجوری دوس دارم شاید بعدا عوضش کنم .. به هر حال ممنون از پیشنهادت :)
سحر جان به خونه ی ما هم سری بزن
خوشحال میشم :)
:-؟
دوست دارم نظرت رو بدونم !!؟؟
(چه پر رو)
...
چبس الان میپرم :دی
خوشحال شو :دیی
نظر ... هووووووووووم ...
(پرو خیلی خوبه مثه منی تو :دی)
سلام سحر جون
آپکی کردم
...
سلام سروش جون ..
چه عالی :)
اولین روزیه که تو سال جدید اومدم تا سری به بلاگستان بزنم.بخاطر سفری که داشتیم دیر شد.
به نظر من فاحشه هم میتونه عاشق بشه.بین عشق و هوس مرز وجود داره و این مرز مشخصه.اما فرقش اینه که فاحشه هیچوقت با یک بوسه و یا هم آغوشی و نگاهی عاشقانه نمی تونه عاشق بشه.این چیزا حالت طبیعی رو براش بوجود میاره.همه چیز به تکرار میفته.بوسه ها و نگاه های هوس آلود و دوباره و سه باره و چندباره هم آغوشی.عشق نمی تونه هم آغوشی باشه.اون لحظه ای که تو ترسیم کردی پر از شهوته و خالی از عشق.اما نمیشه وجود همون آدمی که با هوس زنده س رو خالی از عشق بدونیم.خیلی مهمه که بین عشق و هوس کدومش زودتر سراغ ما بیان.هم به شانس بستگی داره و هم به شرایطی که داریم توش زندگی می کنیم.
گفته بودم قالبتو عوض کن و یه قالب شادتر بذار ولی الان احساس می کنم این سیاهی هم قشنگه.شاید هم بخاطر شرایط خودم باشه.
...
به به خوش اومدی :)
باهات موافقم ...!!!
من آرامشم رو با سیاهی گرفتم و حالا ازش لذت میبرم !!! چرا ؟؟ غمناکی؟؟؟
+ دعوت نامه برای تو.. . .
...
نیست ...:دی
سلام سحر جونم خوبی؟
دیر اومدم اما بلاخره اومدم
ولی سحر نمی دونم چی بگم درکش کمی سخته انسان همیشه با اخلاقیاتش به عزت و ذلت می رسه و من فکر می کنم عشق با حرمت انسان رو به عزت می رسونه و عشق با ذلت نمیشه شاید باشه ولی نمیشه باورش کرد و در این موقعست که باید هم درد جان تحمل کرد و هم درد عشق!
بازم می شه نوشت اما سختتت
همیشه با عشق به عزت برسی عزیزم.
...
سلام عزیزم ..!!
ممنون شرمنده من نمیرسم بت بسرم :(
شاید همینطور باشه که تو میگی ... نمیدونم !!
ممنون از آرزوهای قشنگت :)
بود... فرستادم !!
کنار اسمم..
نوشته وب.. . .
تو همون نظر قبیلم :~~!
...
آره دیدم (چشمک)
می بینم که این فاک همچنان ادامه دارد..عجب!!
...
بله بله همچنان ادامه دارد :دی
the life without love is like fifty without five
...
دقیقا !!
بابا بیخیال دنیا رو بچسپ